شاید بتوان گفت در هیچ رشته ای از شاخه ی پزشکی بالینی رابطه بین اختلالات روانی و نتیجه درمان پزشکی همانند جراحی پلاستیک تنگاتنگ نیست .

درمان دیابت و سرطان و بیماریهای روماتیسمی ارتباط چندانی با اختلالات روانشناختی بیماران ندارند ولی جراحی پلاستیک و بالاخص جراحی زیبایی ارتباطی تنگاتنگ با هم دارند به طوری که میتوان گفت گاهی در صورت اختلالات روانی فرد ، جراحی زیبایی بی تاثیر و گاهی تشدید کننده این اختلالات هستند . جراحی زیبایی در افراد پسیکوتیک یا به اصطلاح مجنون که بینشی به بیماری خود ندارند میتواند نتایج وحشتناکی به بار آورد و در بیماران نوروتیک  که در مرحله حاد هستند میتواند تشدید کننده اختلالات زمینه ای فرد گردد . مسلما فردی که دچار اضطراب منتشر و وسواس فراوان است هر گونه جراحی زیبایی مانند کبریتی در انبار باروت میتواند تشدید کننده این اختلالات باشد . گاهی اوقات افراد برای رهایی از اضطراب درونی متوسل به جراحی های زیبایی مخصوصا جراحی بینی میشوند و بعد از پایان جراحی به نتیجه مطلوب خود نمیرسند و اضطراب آنها تشدید هم میشود .جراحی نکردن این بیماران شاید بهتر از بهترین جراحی باشد . و حتی بهترین جراحی در این بیماران میتواند بد ترین نتایج را به بار آورد . یک بیمار واقع گرا میتواند انتظارات واقعی نتایج جراحی را بپذیرد و اظهار رضایت کند حتی اگر اشکالات جزئی بعد از عمل باقی بماند ولی در یک بیمار کمال گرا و یا ناراضی ذاتی حتی با نتایج عالی میتواند دچار یک عدم رضایت طولانی در طول سالها شوند و از عمل کردن خود پشیمان باشند . درحالی که نتایج جراحی بسیار درخشان بوده است ولی اشکالات جزئی که جزء جدانشدنی عمل جراحی میباشد در بعضی افراد با دید اغماض و در بعضی افراد به دیده عدم موفقیت جراحی دیده میشود .


پیشگیری از نارضایتی بیماران


شاید مهمترین بخش از راز موفقیت یک پزشک خوش رویی و خوش برخوردی پزشک باشد و سپس مهارت پزشک را باید در نظر گرفت . البته عدم مهارت را نمیتوان با خوش رویی جبران کرد ولی خوش رویی بر مهارت اولویت دارد . بهترین عامل   پیشگیری ازنارضایتی بیماران ارائه کار خوب است . اما در بعضی بیماران با وجود ارائه کار خوب و مکفی که در عمده مردم به نتیجه مطلوب تعبیر میشود از نتیجه جراحی ناراضی هستند و آن را ناموفق میدانند . در صد کمی از مردم نگرش منفی به تمام جوانب زندگی اطراف خود دارند و مسلما نتیجه جراحی نیز از این دایره مستثنی نیست . خیلی از این افراد به پزشک خود اعتماد ندارند و در نتیجه حتی از بهترین نتیجه جراحی نیز احساس رضایت کامل ندارند . خوشبختانه شناسایی این افراد در مشاوره قبل از عمل به راحتی امکان پذ یر است . افراد شاد با تنیجه جراحی نیز شاد باقی میمانند و اشکالات جزئی که بعد از عمل وجود دارد را به راحتی میپذیرند . باید به محرک ها و انگیزه های بیماران برای جراحی زیبایی نیز توجه کنیم و اگر انگیزه به علت درخواست های دیگران باشد ویا به علت تصور ذهنی بد از خود بیمار باشد این میتواند در نتیجه جراحی موثر باشد اگر جراحی به درخواست همسر ویا دوستان فرد باشد : بهتر است جراحی انجام نشود . این محرک باید خودجوش باشد و از درون فرد وبا اختیار خود فرد صورت گیرد. گاهی اوقات افراد بعد از بحران های روحی مثلا بعد از فوت عزیزان ،از دست دادن شغل ، تصادف، بیماری وخیم ، داغ دیدگی تصمیم به جراحی می گیرند . جراحی در اینگونه افراد خود یک استرس به شمار میرود که میتواند بر استرسهای قبلی افزوده شود و حتی یک بحران روحی میتواند ایجاد کند . برای دوران بهبودی بعد از عمل جراحی باید شخص انرژی لازم را داشته باشد و این افراد به علت این مشکلات انرژی لازم را برای بهبودی ندارند .


اختلالات خلقی ( mood disorder  )


افسردگی ، حدود 10 درصد جمعیت از اختلال افسردگی رنج میبرند و زنها دوبرابر مردان گرفتار میشوند علائم افسردگی قبل از عمل میتواند پیش بینی کننده نتایج جراحی باشد . واین علائم میتواند بعد از عمل جراحی تشدید شود ،حتی علائم جنون (psychotic) ایجاد کند .

اختلالات اضطرابی منتشر -generalized anxiety


حدود 20 درصد جمعیت ( اغلب همزمان با افسردگی ) مبتلا به این بیماری هستند . این افراد همیشه یک نگرانی مزمن ، نامشخص غیر قابل کنترل دارند . این افراد احتیاج به توجه بیشتر دارند این افراد ذاتا بدبین هستند و همیشه نگران حتی وقتی که  نتایج جراحی و دوره ریکاوری هم خوب باشد ، باز هم این افراد نگران نتایج هستند و بارها وبارها جهت مسائل جزئی به پزشک خود مراجعه میکنند .


اختلال بد ریختی (body dysmorphic disorder  )

بیماری نادری است اما بیماری وخیم وخطرناکی به شمار میرود . این افراد با مشکلات کوچک صورت خود به طور وسواس گونه ای برخورد میکنند و دائما ذهن خود را درگیر این مشکلات کوچک میکنند با اختلال وسواس گاهی اوقات ارتباط دارد و این افراد معمولا زمینه افسردگی را نیز دارند . در حدود 80 درصد این افراد افکار خود کشی  وجود دارد و بعد از جراحی این اختلال تشدید میشود و باید حتما از دارو و شناخت درمانی استفاده کرد .


شخصیت مرزی ( borderline personality  )


این افراد در کنترل احساسات مشکل دارند : در مورد خودشان احساس بدی دارند . در ادامه ارتباطات دچار مشکل هستند و گاهی اوقات احساس تو خالی بودن دارند . این افراد در بدو ورود به مطب ها با لغاتی پزشک خود را توصیف میکنند که کاملا اغراق آمیز است مثلا شما تنها کسی هستید که حرف های مرا درک میکنید ، یا شما بهترین جراح هستید . جراحان قبل از عمل جزء بهترین ها به شمار می آیند ولی بعد از جراحی جزء بدترین ها محسوب میشوند .این افراد بعد از عمل جراحی بینی اغلب شکایت میکنند که شبیه خودشان نیستند و وقتی با جزئیات از آنها سئوال میشود اظهارات مبهم و نا مشخص را ذکر میکنند .


شخصیت های خود شیفته ( narcissitic personality )


اینها افرادی هستند که احساس میکنند آدم های بزرگی هستند و دارای قدرت و ژست بالایی هستند . اغلب اینها موفقیت های بالایی را کسب کرده اند و با افراد پایین تر از خود ارتباطی برقرار نمی کنند  و احساس همدردی با این اشخاص هم ندارند . در بدو ورود به مطب با تلفن دستی خود صحبت میکنند و حاضر به نشستن ومعطل شدن در مطب نمیباشند ، قرارهای ویزیت خود را بدون اطلاع قبلی کنسل می کنند با پرستاران و پرسنل درمانی ارتباط برقرار نمی کنند و فقط حاضرند با پزشک خود ارتباط داشته باشند . در مشاوره قبل از عمل به حرفهای پزشک توجهی نمی کنند ، به دستورات بعد از عمل توجهی نمی کنند و برای اختلالات ناچیز بعد از عمل هیچگونه اغماضی ندارند .


شخصیت های ضد اجتماعی (Anti Social Personality)


اغلب دست به رفتارهای ضد اجتماعی و قانون شکنی میزنند و به قوانین هم کاملا بی توجه هستند . حالت تهاجمی دارند هیچگونه احترامی به نظریات پزشک نمیگذارند و خودشان نظر میدهند که باید در جراحی چه کار کرد و چه کار نکرد و حتی اطلاعاتی هم در مورد جراحی های زیبایی دارند و مقالاتی را هم مطالعه کرده اند اینها از عقاید خود کوتاه نمی آیند و معتقدند فقط تئوری های خودشان درست است . هر شخصی که در مشاوره قبل از عمل خصومت خود را با پزشک نشان دهد و به اعتماد بین پزشک و بیمار هیچ اعتقادی نداشته باشد بهتر است جراحی نشود .

شخصیت های وسواسی (obsessive Compulsive disorder)


اینها نسبت به نتایج جراحی بسیار وسواسی هستند . بسیار منظم ، دقیق و خوش قول هستند و دستورات بعد از عمل را جز به جز رعایت میکنند . بسیار ریز بین هستند و تصمیم گیری برای اینها سخت است چندین بار جراح خود را قبل از عمل ملاقات میکنند و بعد از عمل هم روی اشکالات نا چیز و حتی غیر قابل دید بینی خود تاکید میکنند . اکثراً اشکالات را در عکسهای بعد از عمل میبینند و هنگامی که صورت خود را در آیینه میبینند این اشکالات را نمی بینند .عکسهای بعد از عمل را بزرگ میکنند و روی اشکالات ناچیز آن پافشاری میکنند و تمام نتایج خوب بعد از جراحی را زیر سوال میبرند .

در این مقاله اینجانب با هدف تاکید بر اختلالات  روانی و تاثیر آنها در نتایج جراحی تلاش نمودم تا بیماران محترم متقاضی جراحی زیبایی با دانش و خود شناسی بیشتر اقدام به جراحی زیبایی کنند.


(روانپزشک با چاقوی جراحی)

اختلالات شخصیتی


جراحی پلاستیک را از این دیدگاه می توان،  به  یک جراحی روان درمانی یا surgical psychotherapy تشبیه کرد.
یا به عبارت دیگر می توان گفت جراح پلاستیک می تواند یک روانشناس باشد، که چاقویی در دست دارد و علاوه براصلاح نقایص ظاهری  ، در بالابردن اعتماد به نفس و بهتر شدن روحیات افراد نقش بسزایی ایفا کند.
یک جراح پلاستیک نیازمند داشتن دانش کافی در زمینه روانشناسی و روانپزشکی است تا بتواند در کارش موفق عمل کند.
جراح باید وقت کافی برای حل کردن مشکلات بیماران خود اختصاص دهد، به دقت به حرف بیماران گوش فرا دهد و نیازهای آنها را بررسی کند.
بررسی و جستجوی روانشناسی افراد بخش مهمی از پروسه درمان را تشکیل می دهد وجراح باید با طرح سوالاتی به انگیزه افراد برای جراحی پی ببرد.
 
 

شاید بتوان گفت در هیچ رشته ای از شاخه ی پزشکی بالینی رابطه بین اختلالات روانی و نتیجه درمان پزشکی همانند جراحی پلاستیک تنگاتنگ نیست .

درمان دیابت و سرطان و بیماریهای روماتیسمی ارتباط چندانی با اختلالات روانشناختی بیماران ندارند ولی جراحی پلاستیک و بالاخص جراحی زیبایی ارتباطی تنگاتنگ با هم دارند به طوری که میتوان گفت گاهی در صورت اختلالات روانی فرد ، جراحی زیبایی بی تاثیر و گاهی تشدید کننده این اختلالات هستند . جراحی زیبایی در افراد پسیکوتیک یا به اصطلاح مجنون که بینشی به بیماری خود ندارند میتواند نتایج وحشتناکی به بار آورد و در بیماران نوروتیک  که در مرحله حاد هستند میتواند تشدید کننده اختلالات زمینه ای فرد گردد . مسلما فردی که دچار اضطراب منتشر و وسواس فراوان است هر گونه جراحی زیبایی مانند کبریتی در انبار باروت میتواند تشدید کننده این اختلالات باشد . گاهی اوقات افراد برای رهایی از اضطراب درونی متوسل به جراحی های زیبایی مخصوصا جراحی بینی میشوند و بعد از پایان جراحی به نتیجه مطلوب خود نمیرسند و اضطراب آنها تشدید هم میشود .جراحی نکردن این بیماران شاید بهتر از بهترین جراحی باشد . و حتی بهترین جراحی در این بیماران میتواند بد ترین نتایج را به بار آورد . یک بیمار واقع گرا میتواند انتظارات واقعی نتایج جراحی را بپذیرد و اظهار رضایت کند حتی اگر اشکالات جزئی بعد از عمل باقی بماند ولی در یک بیمار کمال گرا و یا ناراضی ذاتی حتی با نتایج عالی میتواند دچار یک عدم رضایت طولانی در طول سالها شوند و از عمل کردن خود پشیمان باشند . درحالی که نتایج جراحی بسیار درخشان بوده است ولی اشکالات جزئی که جزء جدانشدنی عمل جراحی میباشد در بعضی افراد با دید اغماض و در بعضی افراد به دیده عدم موفقیت جراحی دیده میشود .


پیشگیری از نارضایتی بیماران


شاید مهمترین بخش از راز موفقیت یک پزشک خوش رویی و خوش برخوردی پزشک باشد و سپس مهارت پزشک را باید در نظر گرفت . البته عدم مهارت را نمیتوان با خوش رویی جبران کرد ولی خوش رویی بر مهارت اولویت دارد . بهترین عامل   پیشگیری ازنارضایتی بیماران ارائه کار خوب است . اما در بعضی بیماران با وجود ارائه کار خوب و مکفی که در عمده مردم به نتیجه مطلوب تعبیر میشود از نتیجه جراحی ناراضی هستند و آن را ناموفق میدانند . در صد کمی از مردم نگرش منفی به تمام جوانب زندگی اطراف خود دارند و مسلما نتیجه جراحی نیز از این دایره مستثنی نیست . خیلی از این افراد به پزشک خود اعتماد ندارند و در نتیجه حتی از بهترین نتیجه جراحی نیز احساس رضایت کامل ندارند . خوشبختانه شناسایی این افراد در مشاوره قبل از عمل به راحتی امکان پذ یر است . افراد شاد با تنیجه جراحی نیز شاد باقی میمانند و اشکالات جزئی که بعد از عمل وجود دارد را به راحتی میپذیرند . باید به محرک ها و انگیزه های بیماران برای جراحی زیبایی نیز توجه کنیم و اگر انگیزه به علت درخواست های دیگران باشد ویا به علت تصور ذهنی بد از خود بیمار باشد این میتواند در نتیجه جراحی موثر باشد اگر جراحی به درخواست همسر ویا دوستان فرد باشد : بهتر است جراحی انجام نشود . این محرک باید خودجوش باشد و از درون فرد وبا اختیار خود فرد صورت گیرد. گاهی اوقات افراد بعد از بحران های روحی مثلا بعد از فوت عزیزان ،از دست دادن شغل ، تصادف، بیماری وخیم ، داغ دیدگی تصمیم به جراحی می گیرند . جراحی در اینگونه افراد خود یک استرس به شمار میرود که میتواند بر استرسهای قبلی افزوده شود و حتی یک بحران روحی میتواند ایجاد کند . برای دوران بهبودی بعد از عمل جراحی باید شخص انرژی لازم را داشته باشد و این افراد به علت این مشکلات انرژی لازم را برای بهبودی ندارند .


اختلالات خلقی ( mood disorder  )


افسردگی ، حدود 10 درصد جمعیت از اختلال افسردگی رنج میبرند و زنها دوبرابر مردان گرفتار میشوند علائم افسردگی قبل از عمل میتواند پیش بینی کننده نتایج جراحی باشد . واین علائم میتواند بعد از عمل جراحی تشدید شود ،حتی علائم جنون (psychotic) ایجاد کند .

اختلالات اضطرابی منتشر -generalized anxiety


حدود 20 درصد جمعیت ( اغلب همزمان با افسردگی ) مبتلا به این بیماری هستند . این افراد همیشه یک نگرانی مزمن ، نامشخص غیر قابل کنترل دارند . این افراد احتیاج به توجه بیشتر دارند این افراد ذاتا بدبین هستند و همیشه نگران حتی وقتی که  نتایج جراحی و دوره ریکاوری هم خوب باشد ، باز هم این افراد نگران نتایج هستند و بارها وبارها جهت مسائل جزئی به پزشک خود مراجعه میکنند .


اختلال بد ریختی (body dysmorphic disorder  )

بیماری نادری است اما بیماری وخیم وخطرناکی به شمار میرود . این افراد با مشکلات کوچک صورت خود به طور وسواس گونه ای برخورد میکنند و دائما ذهن خود را درگیر این مشکلات کوچک میکنند با اختلال وسواس گاهی اوقات ارتباط دارد و این افراد معمولا زمینه افسردگی را نیز دارند . در حدود 80 درصد این افراد افکار خود کشی  وجود دارد و بعد از جراحی این اختلال تشدید میشود و باید حتما از دارو و شناخت درمانی استفاده کرد .


شخصیت مرزی ( borderline personality  )


این افراد در کنترل احساسات مشکل دارند : در مورد خودشان احساس بدی دارند . در ادامه ارتباطات دچار مشکل هستند و گاهی اوقات احساس تو خالی بودن دارند . این افراد در بدو ورود به مطب ها با لغاتی پزشک خود را توصیف میکنند که کاملا اغراق آمیز است مثلا شما تنها کسی هستید که حرف های مرا درک میکنید ، یا شما بهترین جراح هستید . جراحان قبل از عمل جزء بهترین ها به شمار می آیند ولی بعد از جراحی جزء بدترین ها محسوب میشوند .این افراد بعد از عمل جراحی بینی اغلب شکایت میکنند که شبیه خودشان نیستند و وقتی با جزئیات از آنها سئوال میشود اظهارات مبهم و نا مشخص را ذکر میکنند .


شخصیت های خود شیفته ( narcissitic personality )


اینها افرادی هستند که احساس میکنند آدم های بزرگی هستند و دارای قدرت و ژست بالایی هستند . اغلب اینها موفقیت های بالایی را کسب کرده اند و با افراد پایین تر از خود ارتباطی برقرار نمی کنند  و احساس همدردی با این اشخاص هم ندارند . در بدو ورود به مطب با تلفن دستی خود صحبت میکنند و حاضر به نشستن ومعطل شدن در مطب نمیباشند ، قرارهای ویزیت خود را بدون اطلاع قبلی کنسل می کنند با پرستاران و پرسنل درمانی ارتباط برقرار نمی کنند و فقط حاضرند با پزشک خود ارتباط داشته باشند . در مشاوره قبل از عمل به حرفهای پزشک توجهی نمی کنند ، به دستورات بعد از عمل توجهی نمی کنند و برای اختلالات ناچیز بعد از عمل هیچگونه اغماضی ندارند .


شخصیت های ضد اجتماعی (Anti Social Personality)


اغلب دست به رفتارهای ضد اجتماعی و قانون شکنی میزنند و به قوانین هم کاملا بی توجه هستند . حالت تهاجمی دارند هیچگونه احترامی به نظریات پزشک نمیگذارند و خودشان نظر میدهند که باید در جراحی چه کار کرد و چه کار نکرد و حتی اطلاعاتی هم در مورد جراحی های زیبایی دارند و مقالاتی را هم مطالعه کرده اند اینها از عقاید خود کوتاه نمی آیند و معتقدند فقط تئوری های خودشان درست است . هر شخصی که در مشاوره قبل از عمل خصومت خود را با پزشک نشان دهد و به اعتماد بین پزشک و بیمار هیچ اعتقادی نداشته باشد بهتر است جراحی نشود .

شخصیت های وسواسی (obsessive Compulsive disorder)


اینها نسبت به نتایج جراحی بسیار وسواسی هستند . بسیار منظم ، دقیق و خوش قول هستند و دستورات بعد از عمل را جز به جز رعایت میکنند . بسیار ریز بین هستند و تصمیم گیری برای اینها سخت است چندین بار جراح خود را قبل از عمل ملاقات میکنند و بعد از عمل هم روی اشکالات نا چیز و حتی غیر قابل دید بینی خود تاکید میکنند . اکثراً اشکالات را در عکسهای بعد از عمل میبینند و هنگامی که صورت خود را در آیینه میبینند این اشکالات را نمی بینند .عکسهای بعد از عمل را بزرگ میکنند و روی اشکالات ناچیز آن پافشاری میکنند و تمام نتایج خوب بعد از جراحی را زیر سوال میبرند .

در این مقاله اینجانب با هدف تاکید بر اختلالات  روانی و تاثیر آنها در نتایج جراحی تلاش نمودم تا بیماران محترم متقاضی جراحی زیبایی با دانش و خود شناسی بیشتر اقدام به جراحی زیبایی کنند.


(روانپزشک با چاقوی جراحی)


جراحی پلاستیک را از این دیدگاه می توان،  به  یک جراحی روان درمانی یا surgical psychotherapy تشبیه کرد.
یا به عبارت دیگر می توان گفت جراح پلاستیک می تواند یک روانشناس باشد، که چاقویی در دست دارد و علاوه براصلاح نقایص ظاهری  ، در بالابردن اعتماد به نفس و بهتر شدن روحیات افراد نقش بسزایی ایفا کند.
یک جراح پلاستیک نیازمند داشتن دانش کافی در زمینه روانشناسی و روانپزشکی است تا بتواند در کارش موفق عمل کند.
جراح باید وقت کافی برای حل کردن مشکلات بیماران خود اختصاص دهد، به دقت به حرف بیماران گوش فرا دهد و نیازهای آنها را بررسی کند.
بررسی و جستجوی روانشناسی افراد بخش مهمی از پروسه درمان را تشکیل می دهد وجراح باید با طرح سوالاتی به انگیزه افراد برای جراحی پی ببرد.
 
 
 
باید قبل از عمل جراحی زیبایی سوالات مهمی ازبیماران  پرسیده شود، سوالاتی از قبیل اینکه:


چه مدتی است که فکر شما برای انجام عمل جراحی مشغول شده است؟
آیا فکر می کنید بعد از جراحی زندگی شما متحول می شود ؟
آیا دیگران نقص شما را مدام متذکر می شوند؟
جذابیت از نگاه دیگران تا چه حد برای شما اهمیت دارد؟
آیا این نقص زیبایی در کار یا روابط شما با دیگران اختلال ایجاد کرده؟
وشما تا چه اندازه تحت تاثیر نظر دیگران، انجام عمل جراحی زیبایی را انتخاب کرده اید؟
حال این سوال مطرح می شود که چه کسانی بهترین نتیجه را بعد از انجام جراحی زیبایی خواهند دید و در پاسخ باید گفت که بهترین نتیجه در افرادی حاصل می شود که یک ناهنجاری قابل اصلاح در زمینه یک شخصیت پایدار دارند و افرادی  که دچار شخصیتی ناپایدار یا unstable personality هستند ، متاسفانه در اکثر موارد حتی با داشتن یک نقص کوچک نتیجه مطلوبی بدست نمی آورند.     
تصور یا تصویر بدنی که فرد از بدن خود در ذهن دارد یا Body Image یک احساس درونی است که فرد از درون سه بعدی خود دارد .


 ایگو ( Ego) چیست؟


فروید واسطه بین شخص و واقعیت را ایگو نامیده است.
با تغییر ابعاد بدن تصور فرد نسبت به خود نیز تغییر می کند و تطابق با چنین تغییری مستلزم گذشت زمان است.
در افراد مسن  تطابق با قیافه و بدن جدید می تواند سخت تر طولانی تر و گاه مشکل ساز باشد و در افراد جوانتر گذر از دوره  تطابق راحت تر است.
به طور کلی بعد از چهل سالگی شخصیت فرد به ثبات دست می یابد وتغییرات شخصیتی به ندرت اتفاق می افتد و تغییرات خلق و خو نیز در این سن کمتر شکل می گیرد
افرادی که  برون گرا هستند و روابط اجتماعی بیشتری دارند نتایج جراحی را بهتر تحمل می کنند تا افرادی که درون گرا هستند و روابط اجتماعی کمتری دارند.
جراحی زیبایی می تواند در بعضی افراد موجب افزایش کارایی ، اعتماد به نفس و تمرکز بیشتر در کار و محیط های اجتماعی شود و انگیزه های فردی می تواند در پیش بینی نتایج موثر باشد.

آیا فرد با میل و انگیزه درونی خود خواهان جراحی است یا تحت تاثیر نظر دیگران ، بخصوص همسر و علی رغم میل باطنی تن به عمل جراحی می دهد؟


نتایج در افراد گروه اول بسیار بهتر است ودر گروه دوم ، نظر دیگران  چه با غرض ورزی و چه با بیطرفی نسبت به نتایج جراحی منفی باشد نتیجه جراحی موفق نخواهد بود.
در مواردی که فرد عدم موفقیت شغلی و کاری خود را ناشی از نقص زیبایی می بیند و انتظار دارد با انجام عمل جراحی زیبایی به شغل و موفقیت بهتری دست یابد جراحی نباید به هیچ وجه صورت گیرد.


در پایان امید است با مطالعه این موارد افراد با اطلاع و آگاهی بیشتری اقدام به انجام جراحیهای زیبایی کنند.


 
باید قبل از عمل جراحی زیبایی سوالات مهمی ازبیماران  پرسیده شود، سوالاتی از قبیل اینکه:


چه مدتی است که فکر شما برای انجام عمل جراحی مشغول شده است؟
آیا فکر می کنید بعد از جراحی زندگی شما متحول می شود ؟
آیا دیگران نقص شما را مدام متذکر می شوند؟
جذابیت از نگاه دیگران تا چه حد برای شما اهمیت دارد؟
آیا این نقص زیبایی در کار یا روابط شما با دیگران اختلال ایجاد کرده؟
وشما تا چه اندازه تحت تاثیر نظر دیگران، انجام عمل جراحی زیبایی را انتخاب کرده اید؟
حال این سوال مطرح می شود که چه کسانی بهترین نتیجه را بعد از انجام جراحی زیبایی خواهند دید و در پاسخ باید گفت که بهترین نتیجه در افرادی حاصل می شود که یک ناهنجاری قابل اصلاح در زمینه یک شخصیت پایدار دارند و افرادی  که دچار شخصیتی ناپایدار یا unstable personality هستند ، متاسفانه در اکثر موارد حتی با داشتن یک نقص کوچک نتیجه مطلوبی بدست نمی آورند.     
تصور یا تصویر بدنی که فرد از بدن خود در ذهن دارد یا Body Image یک احساس درونی است که فرد از درون سه بعدی خود دارد .


 ایگو ( Ego) چیست؟


فروید واسطه بین شخص و واقعیت را ایگو نامیده است.
با تغییر ابعاد بدن تصور فرد نسبت به خود نیز تغییر می کند و تطابق با چنین تغییری مستلزم گذشت زمان است.
در افراد مسن  تطابق با قیافه و بدن جدید می تواند سخت تر طولانی تر و گاه مشکل ساز باشد و در افراد جوانتر گذر از دوره  تطابق راحت تر است.
به طور کلی بعد از چهل سالگی شخصیت فرد به ثبات دست می یابد وتغییرات شخصیتی به ندرت اتفاق می افتد و تغییرات خلق و خو نیز در این سن کمتر شکل می گیرد
افرادی که  برون گرا هستند و روابط اجتماعی بیشتری دارند نتایج جراحی را بهتر تحمل می کنند تا افرادی که درون گرا هستند و روابط اجتماعی کمتری دارند.
جراحی زیبایی می تواند در بعضی افراد موجب افزایش کارایی ، اعتماد به نفس و تمرکز بیشتر در کار و محیط های اجتماعی شود و انگیزه های فردی می تواند در پیش بینی نتایج موثر باشد.

آیا فرد با میل و انگیزه درونی خود خواهان جراحی است یا تحت تاثیر نظر دیگران ، بخصوص همسر و علی رغم میل باطنی تن به عمل جراحی می دهد؟


نتایج در افراد گروه اول بسیار بهتر است ودر گروه دوم ، نظر دیگران  چه با غرض ورزی و چه با بیطرفی نسبت به نتایج جراحی منفی باشد نتیجه جراحی موفق نخواهد بود.
در مواردی که فرد عدم موفقیت شغلی و کاری خود را ناشی از نقص زیبایی می بیند و انتظار دارد با انجام عمل جراحی زیبایی به شغل و موفقیت بهتری دست یابد جراحی نباید به هیچ وجه صورت گیرد.


در پایان امید است با مطالعه این موارد افراد با اطلاع و آگاهی بیشتری اقدام به انجام جراحیهای زیبایی کنند.