(این مقاله ترجمه و اقتباسی است از مقاله آقای دکتر فواد نهایی رئیس انجمن جراحی پلاستیک آمریکا که در مجله جراحی زیبایی در آمریکا چاپ شده است).   

طبق آمارهای انجام گرفته حدود ۱۳٪ مردم آمریکا داروهای ضد افسردگی استفاده می کنند و در بین زنان ۵۰ تا ۶۴ ساله که بیشترین متقاضیان جراحی زیبایی هستند حدود ۲۵٪ ازآنها تحت درمان داروهای ضد افسردگی قراردارند . از آنجائیکه مصرف داروهای ضد افسردگی بسیار رایج است، مصرف این داروها مورد توجه جراحان پلاستیک نمی باشد و جراحان به آن توجهی نمی کنند تا وقتی که رفتارهایی در بیماران مصرف کننده این داروها می بینند که می تواند خط قرمزی برای جراحی زیبایی باشد و انجام جراحی در این بیماران می تواند منجر به عوارض شود. به این خطوط قرمز که در حقیقیت علائمی هستند که نشان دهنده عدم انجام جراحی می باشند، اصطلاحاَ پرچم قرمز یا (Red Flag) هم گفته می شود.  گفته می شود که داروی مشهور Prozac یا fluoxetine که داروی شایعی جهت درمان افسردگی می باشد، می تواند ریسک جراحی را افزایش دهد اما مشخص نیست که خود دارو و یا فاکتورهای درونی بیمار مسئول این عوارض هستند . اما باید دانست که تجویز داروهای ضد افسردگی بسیار شایع است و نشان دهنده یک بیماری روانی در افراد نمی باشد و صرفاٌ نمی توان بدلیل مصرف این داروها, اشخاص را یک بیمار روحی و روانی اطلاق کنیم. ولی باید دانست که افسردگی مزمن یک بیمار خلقی است و این افراد رفتارهایی خاص دارند مثلا مصرف سیگار و مصرف بی رویه الکل و اختلالات خواب در این افراد شایع تر است و این رفتارها می تواند بر نتیجه جراحی موثر باشد. این افراد معمولاً دستورات بعد از جراحی را رعایت نمی کنند و بعد از عمل جراحی  دچار اضطراب فراوان می شوند و چندین بار با پزشک خود تماس می گیرند و به علت اضطراب فراوان، حتی درد شدیدتری را نسبت به سایرین  بعد ازعمل جراحی تجربه خواهند کرد. لازم به ذکر است که میزان درد بعد از عمل تا حدودی مربوط است به میزان اضطراب فرد و چنانچه افراد از سطح بالایی از اضطراب قرارداشته باشد درد بیشتری را تجربه می کنند. در یک مقاله ای که اخیراً چاپ شده است ۱ ,نشان داده شده است که بیمارانی که دچار بیماری روانی ثابت شده ای هستند بعد از جراحی زیبایی ۳ برابر افراد معمولی مراجعه به پزشک داشته اند. البته معیار بیمار دچار اختلال روانی ثابت شده , به تنهایی مصرف داروی ضد افسردگی نیست و نمی توان هرکسی که این داروها را استفاده می کند را بیمار با اختلال روانی ثابت شده بنامیم.

اما هرکسی که این داروها را مصرف می کند و به مطب جراحی پلاستیک مراجعه می کند لازم نیست که مشاوره روانی انجام دهد و یا با پزشک معالج بیمار تماس گرفته شود و یا بیمار را از ادامه مصرف دارو منع کنیم ولی بهترین کار این است که از بیمار در مورد علت مصرف این داروها سوال کنیم و در طی جواب می توان به نکات بسیاری پی برد و گاهی اوقات آن پرچم های قرمز یا خطوط  قرمز جراحی را می توان در لابلای پاسخ ها پیدا کرد.

مثلا چنانچه بیماری در پاسخ سوال پزشک که چرا داروی ضد افسردگی مصرف می کنید پاسخ دهد که شوهر من در حال طلاق دادن می باشد و من افسرده هستم و می خواهم که با لیفت صورت (face lift) به زندگی قبلی ام برگردم و با همسرم مجدداٌ زندگی کنم، این شاه علامت قدغن بودن جراحی در این فرد است.

افرادی که به علت افسردگی دچار سوء مصرف مواد شده اند را به هیچ وجه نباید جراحی کرد ولی افرادی که مختصری دچار اختلال خلق شده اند و کاملاٌ به طور معقول رفتار می کنند ممکن است بعد از جراحی به طور مشخص دچار بهبود علائم شوند و این تغییر ظاهر در فرد می تواند به عنوان یک عامل مثبت در روحیه فرد تلقی شود.

به طور کلی هنگامی که بیماری با سابقه اختلال افسردگی خواهان جراحی پلاستیک باشد باید این توضیحات به او داده شود که این جراحی می تواند باعث بوجود آمدن یک استرس اضافی ، هم از لحاظ روانی و هم از لحاظ فیزیکی شود که موجب شعله ور شدن اختلالات خلقی و عاطفی بعد از جراحی میگردد و بیمار باید برای مقابله با آن آمادگی لازم را داشته باشد و آگاه کردن فرد از این تغییرات روحی و خلقی می تواند تا حد زیادی آمادگی لازم برای پذیرش این تغییرات را در وی مهیا سازد.